ثبت شده درتاریخ سه شنبه29مهر99بشماره سریال درسایت شعرنو
اینستاگرام
گفتم کنار من بمان ، گفت باتو بودن خسته ام
سیرم ازآغوشت دگر، با دیگری دلبسته ام
گفتم دلم دادم به تو، غافل شدی ازحال من
گفتا فراموشم بکن، چون ازتو دل را شسته ام
شبها رفیقم میکده ، با مستی و ویرانگی
اوهم درآغوشی دگر ، باعشوه ودلدادگی
با واژههای تلخ ودبش ، ناز قلم را میکشم
تا گم شوم درحال خود، ویرانه از بیگانگی
آسان نباشد گفتنش، وقتی کسی حیران شود
هم بستر شعروغزل ، پشت قلم پنهان شود
ویران شود درخودچنان ، گویی که مثل زلزله
مخروبه میگرددزعشق ، کی با سروسامان شود
s@rv
shereno.com/profile.php?=5531
sheresarv.blogfa.com